امیدواریم که مقامات و کارمندان، مردم، باشندگان، روشن فکرانِ بامیانی ما با اینگونه مسائل به صورت احساساتی، منطقه ای و سمتی رفتار نکنند، و نگذارند تا عواقب جدی و ناگوار بعدی باعث تشنج در بامیان شود.
بامیانی ها متاسفانه در طول این چند سال نتوانسته اند تحمل، تعامل و گفتگوهای سازنده و هماهنگی را در میان خود به وجود بیاورند و بر نیروها و ظرفیت های خودشان تکیه نموده و آنها را باور، تشویق و یاری کنند. باید بگویم که من منطقه گرا نیستم، برایم بسیار تلخ و دردآور است وقتی که می بینم هموطنان هزاره ی هم سرنوشت من در ولایات مختلف و به خصوص در بامیان هنوز درگیر مسائل کوچک و همچشمی های پوچ هستند و چشم ارتقا و رشد همدیگر را ندارند. امیدوارم که مردم بامیان ظرفیت این را داشته باشند تا از این پس به شخصیتها، جوانان و نیروهای خودشان باور کنند و بجای آنکه در پی حذف و نفی یکدیگر باشند، از هم پشتیبانی نمایند تا بتوانند این ولایت را به جایگاه شایسته و واقعی اش برسانند.
وقتی که مقامات و مسئولین چه با اصلیت بامیانی و چه از مناطق دیگرِ وطن، در بامیان مرتکب تخطی، جرم، اشتباه یا کم کاری شوند، این مسئولیت همه اقشار اعم از محصلین، مردم، بازاریان، جوانان، مسئولین و... است که بدون در نظرداشت و دید تنگ نظرانه منطقه ای/قومی فوراً در صدد اصلاح و ریشه کنی آن مشکل برآیند، و در قدم نخست نیاز است تا از فعالین مدنی و شخصیتهای دلسوز خود که صدای محرومیتها و بی عدالیتی ها را بلند می کنند، حمایت نماییم.
وقتی که بدِ دیگران خوب باشد، بی سوادان دیگران بر بالای مردم ما بیایند و تعین و تکلیف نمایند، کارمندان و مقاماتِ ساکن در بامیان با زد و بندهای پشت پرده از آدرس "بامیان و مردم بامیان" به آب و نان برسند، واقعاً برای تک تک مردم بامیان جای شرم است که با رفتار و عکس العملهای نا معقول خودشان باعث از بین رفتن، حذف یا نفی شخصیتها و روشن فکران شان می شوند.
واقعاً که این مردم هنوز در غفلت و خواب خرگوشی هستند، چرا یکی از بامیانی ها حتی یکی از کوچکترین رولهای اساسی را در بدنه دولت و حکومت ندارند!؟ چرا در برنامه ریزیها، زد و بندهای سیاسی و اقتصادی و... جای بامیانی ها در دولت و حکومت خالی است و حتی در تصمیم گیری های مربوط به حکومت محلی ولایت بامیان نیز دیگران تصمیم های اصلی را به جای مردم بامیان می گیرند! چرا!؟؟
برای ما هرچند تمام هموطنان سرزمین افغانستان عزیز هستند و مردم هزاره همه سرنوشت مشترک دارند و پیشرفت آنها سبب خوشحالی ماست، ولی ما نیز باید برای مردم بامیان جایگاهی شایسته و افتخارآمیز کسب نماییم. مردم مناطق مختلف بامیان جور و بازوی یکدیگر هستند و باید باشند، هر بامیانی مانند یک عضوی از بدن است و "بامیان" برای همه ی ما تن و روح مشترک ماست، چرا به دست خود این بدن زجر کشیده را که سالها زخمها دارد، به نامهای یکاولنگی، ورسی، پنجابی، شهیدانی، فولادی، شیبری، کاهمردی و سیغانی و... تکه تکه کنیم، چرا؟؟
امیدوارم که بزرگ فکر کنیم و بزرگ بیاندیشیم تا به جاهای بزرگ برسیم، افرادِ شایسته ی خود را تشویق و پشتیبانی کنیم، نادانان و کج روان را نیز اصلاح نموده و به نیروی خود هرچه بیشتر بیافزاییم تا بامیان از این بدبختی و زجر رهایی بیابد.
برای ما کارهای بزرگِ شهید ضحاک، جامعه مدنی بامیان و کارهای مثبت تمام آگاهان و دلسوزان این خطه ارزشمند است و امیدواریم که مردم ما فقط با عینک منطقه ای و قومی نبینند و نگذارند که افراد شایسته ی ما، مانند شهید ضحاک دوباره پرپر شده و یا از صحنه ی سیاسی و اجتماعی کنار زده شوند.
به امید پیشرفت، تعامل، گفتگو و همکاری در میان همه ی اقشار و مردم بامیان و حل اختلافات و کدورتها
به امید پیشگام بودن بامیان در همه عرصه ها و به خصوص رشد و ارتقای ارزشهای انسانی، اجتماعی و مدنی و اول بودن در این عرصه ها
به امید هم پذیری و کسب جایگاه های شایسته برای مردم، مسئولین، جوانان و اقشار مختلف بامیان در حکومت مرکزی و محلی
م.ر. بامیانی
عالی بود آقای بامیانی من هم به امید آنروز هستم که این مردم کسانی را که حق شان از طریق حرکات مسالمت آمیز مدنی می خواهند پشت بانی نماید.
پاسخحذفاین مردم باید سر درگریبان کرده و فکر کند و با خود ریزه ریزه کند که آیا این فعالین مدنی واقعا به چه حزبی یا شخصی ارتباط دارد که این همه کارهای مدنی را انجام میدهند؟ آیا واقعا این افراد چه ضرورتی دارد که این همه زجر را ببیند واز خودمایه گذارد؟ در حال که اکثر این فعالین کار آزاد داشته و امرار معاش از طریق کار های آزاد می کند نه به حزبی، طرفی و شخصی.......
احساسات شما قابل درک است.
پاسخحذف